محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

وبلاگ کودک عزیزم

کمی رسیدن به خدا

دلم کـــــــــــمی خدا میخواد… کمی سکـــــــــــوت… کمی دل بریدن میخواد… کمی اشک… کمی بهت… کمی آغوش آسمانی کمی دور شدن از این آدمها…! کمی رسیدن به خدا… . . . همه را صدا زدم جز خدا . . . هیچ کس جوابم را نداد جز خدا . . . . دلم کـــــــــــمی خدا میخواد… کمی سکـــــــــــوت… کمی دل بریدن میخواد… کمی اشک… کمی بهت… کمی آغوش آسمانی کمی دور شدن از این آدمها…! کمی رسیدن به خدا… . . . همه را صدا زدم جز خدا . . . هیچ کس جوابم را نداد جز خدا . . . . . . خدایا ! من چیزی نمیبینم آینده پنهان است ولی آسوده ام ، چون تو را م...
21 اسفند 1391

خانه تکانی

سرت که شلوغ بود ...   شلوغ تر هم می شود... محضِ خاطرِ روزهای آخر  اسفند ماه...  آن هم روزهای از نیمه به بعدش خانه تکانی و دل تکانی و سرانجام دادن به کلی کار که انگار باید و فقط در روزهای آخر سال به انجام برسند... که می رسند خیلی عجیب و باور نکردنی در همین روزهای حواس پرتی و دل مشغولی، دفتری باز می کنی چند برگ!!! و تمامش را پر می کنی از تجلیلُ خودت، گذشت هایت،  مادرانگی هایت ،نخوابیدن هایت،خانه داری و مهمان داری هایت و حتی به رخ خودت هم این همه از خود گذشتگی را می کشی، ثبت می کنی... محمد طاها هم در این بین به مامانی حسابی کمک کرد با بازی کردن هایش با شیطنت هایش  ...
20 اسفند 1391

داره برف میاد

امروز 18-12-91  مامانی داره برف میاد و همه خوشحالیم  با این که داریم خونه تکونی میکنیم  ولی همش پشت پنجره هستیم تا برف رو تماشا کنیم  شما هم حسابی کیف میکنی چقدر دوست دارم بریم برف بازی با هم برف گلوله کنیم و بعد آدم برف درست میکردیم تازه سورتمه     برف پارو میکردیم بعد هم سردمون  بشه     حالا مگه چقدر برف اومد  این همه آرزو کردم  فقط چند سانت   ...
17 اسفند 1391